🍃 کمی نقاش، اندکی شاعر
ـ_______________ ـ
دلم از دست تو آمد به فریاد
چرا با من چُنین کردی تو بیداد
به یاد آور زمانی خسته بودی
ز جور این جهان بشکسته بودی
دلت پُر غم، سرت پُر از مسائل
به پیش من چو یاری گشته سائل
ولیکن چون ز غمهایت بِرَستی
درِ همراهیت بر من ببستی
دلم از دست تو آمد به فریاد
که عهدی را شکستی تو ز بنیاد
(رهاتوانا، مرداد۱۴۰۱)
ـ_______________ ـ
راهی به صحرا میزند، دل را به دریا میزند
از راز تو گرما زده، زخمی به جانها میزند
آن مِهر را خامُش شده، وان ناله را آوا شده
رنجور و همراه شبان، مهجور از آن نجوا شده
من گویمت کای جان من، ای سرور و سالار من
قلبت مثال صخرهای، همواره در انکار من
من بسته چشمم بر جهان، بر ناوک تیری روان
بی یک کلام نارَوان، عاشق به دیداری دوان
گفتی بیا با من "رها"، همچون نسیمی از صبا
دل را ز منطق دور کن، با من مکن اینسان جفا
گفتم که دل دیوانه شد، آن خانهام ویرانه شد
چون میزنی صد زخمهام، دل با دلت بیگانه شد
من میروم دور از مهان، بیگانه با هر دو جهان
شاید که باز آئی مرا، بیرون بری از این نهان
(رهاتوانا، پائیز۱۴۰۰)
ـ_______________ ـ
گفتمش آن چشمهی نور را که: نور تو از بهر چَشم است، جسم یا که جان؟
گفت: چَشم ندارد تاب از نور زیاد، بسته میگردد زِ ضعف.
گفتمش: پس جسم میماند و جان.
گفت: جسم را یک صعود است و سپس یک نزولِ پُر زِ شیب. گر بتابد نور بر آن صعود، لاجرم شیبِ سقوطش تندتر باشد به جبر.
گفتمش: نور میماند و جان.
گفت: آدمی آمد که جذب سازد نور از سرچشمهها، وز پس آن آمیزد نورها را با نورِ جان خویش و بهر دیگران سرچشمهی نوری شود سرشار از مهر و دانش.
(رهاتوانا، بهمن۱۴۰۰)
ـ_______________ ـ
🌕 ᴱᵐᵃⁱˡ🪧ᵗᵃᵛᵃⁿᵃᵃʳᵃʰᵃ²⁰²¹ `ⁱⁿ` ᵍᵐᵃⁱˡ
.
819120
Invited by: Alireza
if the data has not been changed, no new rows will appear.
Day | Followers | Gain | % Gain |
---|---|---|---|
March 24, 2022 | 1,900 | +100 | +5.6% |
January 28, 2022 | 1,800 | +100 | +5.9% |
December 30, 2021 | 1,700 | +100 | +6.3% |
November 30, 2021 | 1,600 | +100 | +6.7% |
November 16, 2021 | 1,500 | +100 | +7.2% |
October 31, 2021 | 1,400 | +100 | +7.7% |
October 20, 2021 | 1,300 | +100 | +8.4% |
October 06, 2021 | 1,200 | +441 | +58.2% |
August 24, 2021 | 759 | +132 | +21.1% |