#StopHazaraGenocide
دریای من!
ای سرچشمهی آرامش و رهایی
از دور دستها امواج چشمانت را به تماشا نشستهام
دلم به سوی تو رهسپار است
آغوش بگشا و در خویش غرقم کن
تا اسیر تو گردم و رها از جهان
رها از رنگها و اسیر بیرنگی تو
آری!
در میان انبوه رنگها
تو برای من همچون آب، بیرنگی
بیرنگ، آرام بخش و زلال
آنقدر زلال که میتوان خود را در تو پیدا نمود و به تماشا نشست
و جریان زندگی را در نفسهای تو حس کرد.
در روزگاری که آدمهایش فصل به فصل نه
لحظه به لحظه رنگ عوض میکنند.
تو همچنان بیرنگ بمان
هیچ رنگی را در خود راه مده
من از رنگها هراسانم و از تبدلها گریزان.
بیرنگ بودنت را دوست دارم
آرامم میکند و اطمینانم میبخشد.
از هیاهوی رنگها پناه میبرم به آرامش بیرنگ تو.
پناهم ده و آرامم کن.
L amore guarda non con gil occhi Ma con lanima!
یک نصیحت برای تمام
مراحل عمر از شیخ بهایی :
شکوه سکوت را
به ارزانیِ کلام مفروش ...
Revenge isn’t in my plans.
You will fuck yourself on your own.
کسی که باذات خراب خود قصد تخریب دیگری را دارد؛ بی شک باید بدنبال مرهمی برای عقده های خود باشد!
در قندهار انار میخوردم
دهانم پر از خون آبایی شد!
شریف سعیدی
هیچوقت، تآکید میکنم هیچوقت، غرور،
اعتماد بنفس، آرامش، کار و استقلال تان
را فدای هیچ چیز و هیچکس نکنید