آرزوهام بهترين دروغ زندگيم بود
برای گفتن من، شعر هم به گل مانده
نمانده عمری و...
نمانده عمری و صدها سخن به دل مانده
صدا...
صدا که مرهم فریاد بود زخم مرا
به پیش درد عظیم دلم خجل مانده
از دست عزیزان چه بگویم؟ گله ای نیست
گر هم گله ای هست، دگر حوصله ای نیست...
در حسرت دیدار تو ، آواره ترینم
هر چند که تا منزل تو فاصله ای نیست
بگذشته ام از خویش... ولی از تو گذشتن
مرزی ست که مشکل تر از آن مرحله ای نیست