یه عده ای هستن که همیشه تنهان
نه اینکه کسی رو ندارن..
خودشون خواستن تنها باشن
حالا همینا سنگ صبورن..
مهربونن..
انگار اومدن برای گوش دادن به درد و دل و مشکلات آدما
نه اینکه خودشون بخوان..
اینجوری خواسته میشن
وقتی میبینیشون آروم و ساکت نشستن
و انگار دارن به چیزی فکر میکنن
به آدمایی که میان و میرن یه جور دیگه نگاه میکنن
آدم دلش میخواد بشینه با این آدما صحبت کنه
درد و دل کنه..
یه رازهایی هست که نمیشه به کسی گفت ولی به این آدما بگه
دست خود آدم نیست..
یه وقت که دلت میگیره
یه وقت که میدونی کسی نمیتونه حالتو خوب کنه
تو شماره ها دنبال میگردی تا فقط به یکی زنگ بزنی و یکم آروم بشی
حتی بعضی وقتا شاید بهترین دوستت هم برات کافی نباشه
نه اینکه نخوای بهش بگی..
ولی تو اون لحظه یه چیزی بیشتر از یه نفر میخوای
یه کسی رو میخوای که با دلش بهت گوش کنه
نگه همه چی درست میشه
فلانی مشکل داره نه تو
تقصیر تو نیست اصلا اون مقصره
این آدما خیلی کم پیدا میشن
هروقتم ازشون بپرسی چرا تنهایی
میخندن و میگن تنها نیستم
اونا همیشه یه قسمتی از خودشون رو برای بقیه دارن
برای همین هر وقت میپرسی
میگن تنها نیستم
چقد تنهایی این آدما خوبه...