Qadeer on Clubhouse

Bio

موافق لبرال-دمکراسی و حاکمیت کاملا مبتنی بر رای مردم و منتقد مارکسیسم

عاشق مولانا،حافظ،محمد اقبال علاقمند فلسفه،علم،موسیقی،عرفان.

مدافع شدید گسترش رابطه سیاسی/فرهنگی و بازرگانی میان سه کشور ایران،افغانستان و تاجیکستان

فارسی دری صرفا یک زبان نیست بلکه فراتر از یک زبان و ظرف لبریز از معرفت،دانش،آگاهی،اخلاق،اندیشه و فرهنگ متعالی نیز است.

مباش در پی آزار و هرچه خواهی کن
که در طریقت ما غیر از این گناهی نیست
حافظ شیراز🌹❤
احترام گذاشتن به حریم خصوصی دیگران و عدم ورود به زنده گی شخصی آدم ها،کمال ادب،بزرگی،اخلاق،شرافت و نجابت شما است.

به آدمی نرسیدی خدا چه می جویی
ز خود گریخته ای آشنا چه می جویی
مسجد و میخانه و دیر و کلیساو کنشت
صد فسون از بهر دل بستند و دل خوشنود نی
غربیان را زیرکی ساز حیات
شرقیان را عشق راز کائنات
عشق گر با زیرکی همبر شود
نقشبند عالم دیگر شود
همچو آیینه مشو محو جمال دیگران
ازدل و دیده فروشوی خیال دیگران
در جهان بال وپرخویش گشودن آموز
که پریدن نتوان با پرو بال دیگران
"دین در تجلیات برتر خود نه جـز مـی‌گری و تـعبد است و نه تشریفات و نه کاهن‌بازی،تنها‌ عاملی‌ است که می‌تواند از لحاظ اخلاقی انسان جدید را برای تحمل بـار ‌ ‌مـسئولیت سنگینی که پیشرفت علم جدید مستلزم آن است، آماده سازد و به او آن ایمانی را بازگرداند‌ کـه‌ بـا‌ آن بـتواند شخصیتی برای خود‌ در‌ این‌ جهان کسب کند و برای پس از این جهان نگه دارد.»
محمد اقبال لاهوری
خدا پرستی آن است که خود پرستی را رها کنی(شمس تبریزی)

دین تبیین و توصیف معنوی هستی و انسان است،اما علم تبیین و توصیف مادی و بیولوژیکی آن.هر دو مکمل هم اند.
«هرکس که بتواند نسبت به انسانی رنج‌دیده، شفقت بی‌شائبه نشان دهد، یقینا واجد عشق به خدا و ایمان است؛ حتی اگر سر سوزنی در فکر عیسی مسیح نباشد.» سیمون وی
ویلیام جیمز
«دنیایی که یک فکر مذهبی به ما عرضه می‏کند نه تنها همان دنیای مادی است که قیافه آن عوض شده باشد، بلکه در ساختمان آن عالم چیزهای بیشتری است از آنچه یک نفر مادی می‏تواند داشته باشد"
تلك الدار الآخرة نجعلها للذين لا يريدون علوا في الأرض ولا فسادا ۚ والعاقبة للمتقين
آن سرای آخرت را برای آنانی(نصیب) میگردانیم که در زمین ارادۀ سرکشی و فساد ندارند، وعاقبت (نیکو) از آن پرهیزگاران است
« هر كه را خلق وخوی فراخ ديدی، و روی گشاده و فراخ حوصله، كه دعای خير همه عالم كند، كه از سخن او ترا گشاد دل حاصل می شود و اين عالم و تنگی آن بر تو فراموش می شود؛ او فرشته است و بهشتی.
و آنكه اندر او و اندر سخن او قبضی می بينی و تنگی و سردی، كه از سخن او چنان سرد می شوی كه از سخن آن كس دیگر گرم شده بودی؛ آن شيطان است و دوزخی. اكنون هر كه بر اين سر واقف شود، به صد هزار شيخی التفات نكند.شمس تبریزی