نفهمیدی ولی در بند مژگانت مرا زنجیر خود کردی نفهمیدم چه شد اما به خالی تومرا تسخیر خود کردی چه داری در پس هر خنده ات ای افتاب صبح امیدم به تال و موج موهایت مرا دیوانه و مجذوب خود کردی