Makan Makanof on Clubhouse

Bio

از پیش می‌توانی صحنه‌ی فاجعه‌بار را
با آنچه در جایگاه مقرر هست، ببینی؛
_نه خود این سهل بود، که پیام گزاران نیز اندک نبودند_
پیغامت کردم به هزار آوا !
جان مرا اما، تسلایی مقدر نیست!
که من نه سزاوار دوزخم و نه در خور بهشت
ولی پیش‌بینی نمی‌کنم
که باید؛
استاد و فرود آمد
بر آستان دری که کوبه ندارد.
پذیرای فرسایش
به قاطعیت شکوهمند خاک،
و غیاب دردناک تو،
آهسته می کنیم صدایمان را
در عبور از ریشه های طویل مقابر،
که تلفیق روح و مرمر در آنها
وعده ی شکوهمند مطلوب مرگ است.
نیک بنگر
که اکنون آینه ی توست
و قرن ها شب زنده داری
آن را
با اشک های باستانی لبریز کرده است.
و من عهد کردم
که او را صادقانه
تا پای مرگ
بی پروا
با بار سنگین قضا و قدرش
در دوراهه ی تفریقی
که چشم ها
از هر سو در شب فرو رفت
دوست اش بدارم !
و هیچ یک از معماهایش را کوچک نشمارم،
بدین سان با پیوندی مرگ بار
به او پیوستم.

#شاملو
#بورخس
#هلدرلین