Maahak Saayeh on Clubhouse

Updated: Nov 7, 2023
Maahak Saayeh Clubhouse
226 Followers
221 Following
@maahaksaayeh Username

Bio

زلف او دام است و خالش دانه آن دام و من

بر امید دانه‌ای افتاده‌ام در دام دوست

تو بودی آن دم صبح امید کز سر مهر

برآمدی و سر آمد شبان ظلمانی

شنیده‌ام که ز من یاد می‌کنی گه گه

ولی به مجلس خاص خودم نمی‌خوانی

بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش

وین سوخته را محرم اسرار نهان باش

زان باده که در میکده عشق فروشند

ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش

در خرقه چو آتش زدی اي عارف سالک

جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش

دلدار که گفتا به توام دل نگران است

گو می رسم اینک به سلامت نگران باش

خون شد دلم از حسرت ان لعل روان بخش

اي درج محبت به همان مهر و نشان باش

تا بر دلش از غصه غباری ننشیند

اي سیل سرشک از عقب نامه روان باش

حافظ که هوس می‌کندش جام جهان بین

گو درنظر آصف جمشید مکان باش

خـرم ان روز کـز ایـــن منـزل ویـران بــروم

آسان جان طلبــم و از پـی جـانان بــــروم

گـر چــه دانم که بــه جایی نبـرد راه غریب

مـن به بوی ســـر ان زلف پریشان بـــروم

دلــم از وحشت زندان سکـندر بگـــرفت

رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم

چون صبا با تن بیمار و دل بـی‌طاقت

بـــه هـــــواداری ان سرو خرامان بـــروم

در ره او چــــو قلـم گـــر به سرم باید رفت

بـا دل زخـــم کـــش و دیـده گـریان بــروم

نـذر کـردم گـر از این غـــم به درآیــم روزی

تا در میکده شادان و غـزل خــــوان بـــــروم

همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی

به پیام آشنایان بنوازد آشنا را

چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودی

دل و جان فدای رویت بنما عذار ما را

به خدا که جرعه‌ای ده تو به حافظ سحرخیز

که دعای صبحگاهی اثری کند شما را

Member of

More Clubhouse users