به ساعت نگاه کردم ،
شش و بیست دقیقه صبح بود.
دوباره خوابیدم.
بعد پاشدم.
به ساعت نگاه کردم.
شش و بیست دقیقه صبح بود.
فکر کردم : هوا که هنوز تاریکه ، حتماً دفعه ی اول اشتباه دیده ام.
خوابیدم وقتی پاشدم هوا روشن بود ولی ساعت باز هم شش و بیست دقیقه صبح بود.
سراسیمه پا شدم ، باورم نمی شد که ساعت مرده باشد.
به این کارها عادت نداشت ؛ من هم توقع نداشتم.
آدم ها هم مثل ساعت ها هستند.
بعضی ها کنارمان هستند مثل ساعت ، مرتب ، همیشگی.
آنقدر صبور دورت می چرخند که چرخیدنشان را حس نمی کنی.
بودنشان برایت بی اهمیت می شود ، همینطور بی ادعا می چرخند ، بی آنکه بگویند باطری شان دارد تمام می شود بعد یکهو روشنی روز خبر می دهد که او دیگر نیست.
قدر این آدم ها را باید بدانیم
قبل از شش و بیست دقیقه...!
if the data has not been changed, no new rows will appear.
Day | Followers | Gain | % Gain |
---|---|---|---|
August 23, 2023 | 78 | +43 | +122.9% |
October 02, 2022 | 35 | -1 | -2.8% |
July 05, 2022 | 36 | +2 | +5.9% |
April 21, 2022 | 34 | -1 | -2.9% |
March 14, 2022 | 35 | -1 | -2.8% |
January 15, 2022 | 36 | -1 | -2.8% |
December 09, 2021 | 37 | +4 | +12.2% |