آرزومند ایران آباد و شکوفا
حفیر کمترین می پندارم تنها با گفتگو، دگرپذیری، مدارا، تساهل و تسامح و یافتن نقاط اشتراک و تقویت مشترکات مردم ایران بر مبنای منافع ملی و مردم سالاری که حافظ تام و تمام حقوق اقلیتها باشد میتوانیم از این باتلاق نفرت و کینه تاریخی رهایی یابیم و با تکیه بر اشتراکات و رویگردانی از موارد اختلافی قادر خواهیم بود ایرانی نوین ،آباد، آزاد و شایسته زندگی هر ایرانی وطن دوستی را فراهم کنیم .
هرگز در طول تاریخ این کشور دیده نشده که با ناسزاگویی،تهمت زدن، برچسب چسباندن و انگ زدن به دیگری، نیت خوانی حسب پیشداوری ، توهین و خوار و حفیر پنداشتن یکدیگر به دستاوردی نائل شویم .
هرقدر همدیگر را به اتهامات واهی چونان وطن فروشی ، مزدوری اجنبی، جاسوس و وطن فروش نامیدن یکدیگر متهم کنیم نه گره ای از مشکلات این مرز بوم گشوده خواهد شد نه اینکه عاقبت به خیر می شویم .
راهی جز مهرورزی، احترام به آرا یکدیگر ، محترم شمردن دین و مذهب و تلقی دیگر ایرانیان (هرچه باشد) نداریم تا این دیو تفرقه و کینه ورزی را از پا درآوریم .
هیچ راه رستگاری برای هیچ ایرانی متصور نیست مگر با مهرورزی و احترام .
هرگز روی صلح و آرامش را در کشور و منطقه و دنیا
نخواهیم دید تا زمانی که از ستیزه جویی، قصد و نیت نابودی و محو دیگران به صورت واقعی پشیمان نادم نگردیم .
روی آرامش و آسایش را هرگز نخواهیم دید مگر اینکه برای تمام مردم ایران و منطقه و دنیا آرزومند آرامش و آسایش نباشیم .
هر سلیقه سیاسی یا جهانبینی که داشته باشیم تنها زمانی به همزیستی کل شمول دست پیدا خواهیم کرد که ایران را متعلق به ایرانیان بدانیم فارغ از دین و اندیشه و مذهب .
ایران زمانی برای همه ایرانیان موطن دلپذیر و مطبوع خواهد شد که بتوانیم روزی این چرخ خشونت و انتقام و کینه توزی را متوقف کنیم و به جز مهر به جز عشق دگر هیچ نکاریم .
بجوشید بجوشید که ما اهل شعاریم
بجز عشق به جز عشق دگر کار نداریم
در این خاک در این خاک در این مزرعه پاک
بجز مهر به جز عشق دگر تخم نکاریم
چه مستیم چه مستیم از آن شاه که هستیم
بیایید بیایید که تا دست برآریم
چه دانیم چه دانیم که ما دوش چه خوردیم
که امروز همه روز خمیریم و خماریم
مپرسید مپرسید ز احوال حقیقت
که ما باده پرستیم نه پیمانه شماریم
شما مست نگشتید وزان باده نخوردید
چه دانید چه دانید که ما در چه شکاریم
نیفتیم بر این خاک ستان ما نه حصیریم
برآییم بر این چرخ که ما مرد حصاریم
*****************************
ما دلشدگان خسرو شيرين پناهيم
ما كشته ي آن مهرخ خورشيد كلاهيم
ما از دو جهان غير تو اي عشق نخواهيم
صد شور نهان با ما،تاب و تب جان با ما
در اين سر بي سامان،غمهاي جهان با ما
با ساز و ني، با جام مي، با ياد وي
شوري دگر اندازيم، در ميكده ي جان
جمع مستان غزل خوانيم
همه مستان سر اندازيم، سر افرازيم
جز اين هنر ندانيم، كه هر چه مي توانيم
غم از دلها بر اندازيم ، بر اندازيم...
if the data has not been changed, no new rows will appear.
Day | Followers | Gain | % Gain |
---|---|---|---|
August 17, 2023 | 125 | +2 | +1.7% |
September 30, 2022 | 123 | +4 | +3.4% |
August 09, 2022 | 119 | -4 | -3.3% |
July 03, 2022 | 123 | +6 | +5.2% |
May 27, 2022 | 117 | +5 | +4.5% |
April 19, 2022 | 112 | +6 | +5.7% |
March 12, 2022 | 106 | +3 | +3.0% |
January 14, 2022 | 103 | +5 | +5.2% |
December 07, 2021 | 98 | +85 | +653.9% |