Iman Tiny on Clubhouse

Bio

آبی که از این دیده چو خون می ریزد 😞
خون است بیا ببین که چون می ریزد
پیداست که خون من چه برداشت کند
دل میخورد و دیده برون میریزد 😞

تو قبله ای، برای تمام قبیله ام ❤️
ایل و تبار من به فدای محرمت ❤️
😞
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند

چه بهتر است ببخشم به لطف و احسانم
چگونـه جسـم ضعیـف تو را بسـوزانم؟
اگـر تـو خالـق خـود را خـدا نمـی‌دانی
منم خـدا و تـو را عبـد خویش می‌دانم

شـرار قهـر مرا آب بحـر, کـافی نیست
مگـر ز اشک تـو آبی بـر آن بیفشـانم

تو غافلـی و مـرا لحظـه‌ای نمی‌خوانی
بیا منم که تو را سوی خویش می‌خوانم

هـزاربـار شـدم از تـو خشمگیـن امـا
تـو کیستـی کـه ز تـو انتقـام بستانم؟

به عزتم قسم ار سـوی مـن بیـایی باز
تو را ز لطف در آغـوش خویش بنشانم

ز بس که اشک تو را دوست دارم, از رحمت
بلا دهم کـه تـو را لحظـه‌ای بگریانم

هـزاربـار گنـه کـرده‌ای بیـا یک‌بار
بگـو:الـه مـن العفـو مـن پشیمانم

ز سال‌ها گنهت بگذرم به یک العفو
ببخشم و به تو ثابت کنم که رحمانم

اگـرچـه از همه آلوده‌تر بود «میثم»
به ذات اقـدسم او را ز در نمـی‌رانم

با من امشب زیر باران گریه کن ....
🇮🇷
Ajab donyaye kasifi 😐
یا رب نظری بر من سرگردان کن

لطفی بمن دلشده حیران کن


Jadidan ..... Delam ....

Are vaghti nemishe nemishe ...
Hala to khodetam ke bokoshi hamine ..
Zer mizane harki mige ke dorost mishe . Hichiii nemishe ....

ای عقل که پرسیده ای از راز جنونم
دیوانه ی لبخند کسی در دل خونم

بوی بهشت‌ میوزد از کربلای تو
ای صد هزار جان گرامی فدای تو
حسین جان رفتی به پاس حرمت کعبه به کربلا
شد کعبه ی حقیقی دل آقا جان کربلای تو
اجر هزار عمره و حج در طواف توست
آقا ای مروه و صفا به فدای صفای تو

به فکر این دل عاشق که من دست تو دادم باش

شبای جمعه دلتنگ حرم میشم به یادم باش

سرم جز رو به روی گنبد تو خم نشد ارباب

به تو در هر شرایط از علاقم کم نشد ارباب



ای که خواندت رحمه للعالمین فلک نجات

شرمسار از هر گناهی دوستت دارم حسین

بکشیدم ، ببریدم که خریدار حسینم

دل من پر زند از مژده دیدار حسینم

شبایی که دل هوس جنة الارباب میکنه
دیدن عکس حرمت دل منو آب میکنه
صدای گریم همه ی عالمو بیتاب میکنه ...

مگه از سنگه ؟ چکنم باز دلم تنگه
مهربون ارباب یا حسین دلمو دریاب

ما گر ز سر بریده میترسیدیم ...

یه روزیم میاد نفسه آخرم بره...


سماوری که به عشق حسین میجوشد ،
بخار رحمتش عیب خلق می پوشد
مگو حکایت جام و سبو ای ساقی ،
بگو حکایت مستی که چای مینوشد

امام حسین نمیزاره که نوکرش تنها شه
امام حسین نمی زاره محتاج نامرداشه

فرمانده عشاق، دل آگاه حسین است
بیراهه مرو! ساده‌ترین راه حسین است
از مردم گمراه جهان راه مجویید
نزدیک‌ترین راه به الله حسین است