ما نه آنیم که در بازی تکراری این چرخ و فلک هرکه از دیده مان رفت ز خاطر ببریم یا که چون فصل خزان آمد و گل رفت دل به عشق دگری داده ز آنجا برویم وسعت دیده ی ما خاک قدم های تو بود خاک زیر قدمت را به هزار دنیا ندهیم