Hamid Dolabi on Clubhouse

Bio

❤️بنام، نامی❤️
❤️مادر❤️
تمام زندگیم درد می‌کند
دلم نوازشهای مادرانه
میخواهد




من ایرانیم
دینم انسانیت



مرد
نام
است
و اما
مردانگی
صفت
مردان
مرد
نر
بودن
را
نبود
نشان
مردانگی

مردانگی
را
‌ در
مقیاس
به
قداست
می‌سنجند




حضرت موسی خطاب به خداوند در کوه طور، چنین گفت:
ارنی (خود را به من نشان بده)

خداوند در پاسخ خطاب به حضرت موسی فرمود:
لن ترانی (هرگز مرا نخواهی دید)

حضرت سعدی؛
چو رسی به کوه سینا،
ارنی مگو و بگذر،
که نیارزد این تمنا،
به جواب لن ترانی.

حضرت حافظ؛
چو رسی به طور سینا،
ارنی بگو و بگذر،
تو صدای دوست بشنو،
نه جواب لن ترانی.

حضرت مولانا؛
ارنی کسی بگوید،
که تو را ندیده باشد،
تو که با منی همیشه،
چه تری چه لن ترانی.

و اما
بعد (بیش) از، هفتصد‌و‌پنجاه سال

حمید دولابی؛
تو که جسم من را،
ز روح خود دمیدی،
ارنی ز چه بگویم؟
تو که در منی همیشه،
چه بود مرا نیازی،
چه تری و لن ترانی.




زن، زندگیست
و
مرد، امنیت


به، چه زیبا می شود وقتی

مردی، تمام مردانگیش را

خرج امنیت زندگیش کند


به که زیباتر شود، وقتی

زنی، تمام زندگیش را

خرج غرور امنیتش کند




این بماند من نمانم
دانم که من رفتنیم
رفتنم با این نفس
ماندنم بهر نفس
میروم من در قفس
میشوم محبوس و حبس
چرا حمید تا وقتی هست
می‌رود دنبال نفس
نفس اماره کشد
عاقبت من را به خاک
جسم من در قبر شود
بسترم از خاک شود
کاشکی من باور کنم
روز مرگم، می‌رسد
روزی که نتوانمش
از خودم دورش کنم


آغازم
دوم
دیماه
یکهزار
و
سیصد
و
چهل
و
شش

و اما

رفتنم
را
شایدم
همین
نفس
باشدم
آخرین
نفس

خدایا
منهم
توی
نوبتم

کمی از آنچه را که؛
قلمی برنگ سیاهی،
بروی کاغذهای سپید،
سیاه مشق نموده ام


تقدیم به؛ جانان جانم

ارادتمند شما؛
حمید دولابی