روز وصل دوستداران یاد باد
هنر آموز در سخنوری عاشق شعر
فعالیت در زمینه ماشین سازی
البرز_ کرج
گاهی مینویسم
بر لوح دلم نیست به جز مهر و وفایت
ای من به فدای تو و آن حجب و حیایت
هستم به رکابت طلب عشق تو دارم
خواهم که شوی جان من ای دل به فدایت
خواهم که تو را جان دلم ، سیر ببوسم
مهمان بشوم در دل و در صحن و سرایت
قربان دلت محو توام در دل و جانی
خواهم که شوم مست از آن صوت دعایت
در حسرت یک بوسه ی تو ای گل زیبا
من مانده ام و خسته از این چون و چرایت
دیریست که در خانه قلبم تو نهانی
از عمق دلم می شنوم باز صدایت
من جان و دلم را به تو دادم که عزیزی
از من به تو صد بوسه و جانم به فدایت