انگشت در حلقم کردم و تمام خرافاتی را که به نام اعتقاد به خوردم داده بودن را بالا آوردم، چیزی در من زنده شد به نام " انسانيت"
* صادق هدایت *
I closed my throat and brought up all the superstitions that I had been fed in the name of belief, something came alive in me called "humanity".
* Sadegh Hedayat *