هرکه در این سرا درآید نانش دهید
نانش دهید و از ایمانش مپرسید
یاد دارم یک غروبی سرد سرد می گذشت از کوچه ی ما دوره گرد
دوره گردم دار قالی می خرم دست دوم جنس عالی می خرم
کوزه و ظرف سفالی می خرم گر نداری شیشه خالی می خرم
اشک در چشمان بابا حلقه بست ناگهان آهی زد و بغضش شکست
اول سال است و نان در سفره نیست ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟
سوختم دیدم که بابا پیر بود بد تر از او خواهرم دلگیر بود
بوی نان تازه هوش از ما ربود اتفاقا مادرم هم روزه بود
صورتش دیدم که لک بر داشته دست خوش رنگش ترک برداشته
باز هم بانگ درشت پیر مرد پرده ی اندیشه ام را پاره کرد
دوره گردم دار قالی می خرم دست دوم جنس عالی می خرم
کوزه و ظرف سفالی می خرم گر نداری شیشه خالی می خرم
خواهرم بی روسری بیرون پرید آی آقا سفره خالی می خرید؟
Day | Members | Gain | % Gain |
---|---|---|---|
May 26, 2024 | 75 | +6 | +8.7% |
March 05, 2024 | 69 | +1 | +1.5% |
January 14, 2024 | 68 | +6 | +9.7% |
December 01, 2023 | 62 | +1 | +1.7% |
October 26, 2023 | 61 | +5 | +9.0% |
September 26, 2023 | 56 | +2 | +3.8% |
August 28, 2023 | 54 | 0 | 0.0% |